نیمه شب همدم من ، دیده ی گریان من است.ناله ی مرغ شب از حال پریشان من است.
در همه ی عمر دمی خاطر من شاد نبود!
گریه انگیزتر از مهر من آبان من است.
خنده ها بر لب من بود و کس آگاه نشد!
زین همه درد خموشانه که بر جان من است.
به بهارم نرسیدی ، به خزانم بنگر
که به مویم اثر از برف
زمستان من است
غافل از حق شدم و قافله ی عمر گذشت
ناله ام زمزمه ی روح پشیمان من است
گر به سرچشمه ی توحید رسم جاویدم
ور نه هر لحضه ی من نقطه ی پایان من است
در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل
گفت:خاموش که او طفل دبستان من است.
شعر از: مهدی سهیلی عاشقانه پاييزي...
ما را در سایت عاشقانه پاييزي دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7jfmoradi2 بازدید : 257 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1396 ساعت: 18:23